چه عید و سال نویی ؟
وقتی بازم نباشی
موندم تو پاییزی که
رفتی ازم جدا شی
چه سبزه و سکه ای؟
چه سفره ی هفت سینی؟
وقتی که با لباس نوم
هرگز منو نمی بینی
نمی خوام این سالی رو که بدون تو تحویل شه
یه سال پر درد دیگه بازم بهم تحمیل شه
آیینه میگه نیستی
نمیدونی چه حالی ام
شاید خدا خواست اومدی
وای که چه خوش خیالی ام
چن تا بهار دیگه رو
بدون تو من سر کنم
گلای امّید دلو
یکی یکی پرپر کنم
نمیخوام این سالی رو که بدون تو تحویل شه
یه سال پر درد دیگه بازم بهم تحمیل شه